شکافهای اجتماعی در ترکیه به سود کیست؛ اردوغان یا قلیچدار اوغلو؟
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۳۴۱۸
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - حساسیت انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، از منظر جامعهشناسی سیاسی، محصول فعالیت چند شکاف اجتماعی در این کشور است که در صد سال اخیر به شیوههای گوناگون فعال بوده و بر حیات سیاسی ترکیه تاثیر گذاشتهاند.
ابتدا باید گفت شکافهای اجتماعی مبانی تکوین نیروهای اجتماعیاند. نیروهای اجتماعی بیمبنا شکل نمیگیرند بلکه حول شکافهای اجتماعی پدید میآیند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شکاف اجتماعی چیزی است که موجب تقسیم جمعیت و ایجاد گروهبندیهایی در جامعه میشود. مردمی که در اثر شکافهای اجتماعی به دو یا چند گروه متفاوت تقسیم میشوند، ممکن است سازماندهی و تشکل سیاسی هم پیدا کنند.
جامعهشناسان سیاسی، شکافهای اجتماعی را به چهار نوع کلی فعال یا غیرفعال، ساختاری یا تاریخی تقسیم میکنند. شکاف اجتماعی وقتی فعال میشود که مبنای گروهبندی، آگاهی و عمل سیاسی باشد.
مثلا شکاف دین و دولت در جوامع مدرن فعال نیست ولی در بسیاری از جوامع نیمهمدرن فعال است. از جمله در همین ترکیه.
دربارۀ شکافهای ساختاری و تاریخی هم باید گفت که شکافهای ساختاری ذاتیِ جوامعاند (که البته ممکن است غیرفعال باشند و تاثیری در حیات سیاسی نداشته باشند) ولی شکافهای تاریخی، تصادفا پدیدار شدهاند و محصول سرنوشت تاریخی یک کشور هستند و به همین دلیل ضرورت ساختاری ندارند.
مثلا شکافهای جنسی و سنی، که محصول تقسیم جمعیت میان مرد و زن و پیر و جوان هستند، ناشی از ویژگیهای پایدار جوامع بشریاند. یعنی در هر جامعهای پدید میآیند حتی اگر غیرفعال باشند. اما شکافهای قومی و زبانی و مذهبی خاص، ممکن است در جامعهای شکل گرفته باشند و در جامعهای دیگر، نه. مثلا شکاف عرب و عجم در تاریخ اسلام و در ایران پس از اسلام، محصول ورود مسلمین به ایران بوده.
شکافهای قومی و زبانی و مذهبی و نژادی، تا حد زیادی میراث امپراتوریهای جهان قدیم و سدههای اخیرند. مهاجرتهای بزرگ هم البته در ایجاد این شکافها نقش داشته. به هر حال شکافهای ساختاری و تاریخی، ممکن است فعال یا غیرفعال باشند.
در ترکیه دست کم دو شکاف اجتماعی عمده وجود دارد که یکی ساختاری است و دیگری تاریخی، ولی هر دو فعالاند. اولی شکاف طبقاتی است، دومی شکاف دین و دولت است که با شکاف سنت و تجدد در هم تنیده شده.
شکلگیری طبقات بالا و پایین در هر جامعهای گریزناپذیر است. در ترکیه هم طبیعتا اردوغان و قلیچدار اوغلو تلاش کردهاند رای طبقات بالا و پایین جامعه را حتیالمقدور بدست آورند. حدود دو دهه حکمرانی اردوغان، بالقوه باید طبقات پایین جامعه را به سمت رقیب او سوق دهد؛ ولی مسأله این است که طبقات پایین در ترکیه، مذهبیترند و دو شکاف تودرتوی "دین و دولت" و "سنت و تجدد" انگیزۀ قابل توجهی در این طبقات برای تداوم بخشیدن به قدرت اردوغان و حزبش ایجاد میکند.
از سوی دیگر حکمرانی طولانیمدت اردوغان، طبیعتا پیوندهای عمیقی هم بین حزب و دولت او و طبقات بالای جامعۀ ترکیه ایجاد کرده است و شواهد و قرائن نشان نمیدهد که طبقات بالا در ترکیۀ امروز، به کلی مخالف اردوغان باشند. برخلاف ایران که طبقات بالا عمدتا مخالف احمدینژاد و رییسی بودند و در سالهای 88 و 96 به موسوی و روحانی رای دادند.
عملکرد اقتصادی اردوغان طی دو دهۀ گذشته نقاط قوت مهمی داشته و همین مانع از حمایت تمامعیار طبقات بالا در ترکیه از رقیب اردوغان میشود؛ اگرچه این طبقات گرایشهای فرهنگی و اجتماعی سکولارتری نسبت به طبقات پایین دارند و رقیب اردوغان هم چهرهای لائیک است.
برای سرمایهداری تجاری و صنعتی و مالی، صرفا لائیک یا اسلامگرا بودن مقامات حکومتی اهمیت ندارد، بلکه میزان همراهی حکومت با "منطق سرمایه" اولویت دارد. اینکه سرمایهداران ترکیه تا چه حد حامی اردوغاناند، بر نگارنده روشن نیست، ولی این نکته محرز است که عملکرد بیستسالۀ اردوغان ایدئولوژیک و سرمایهسوز نبوده است.
همین ویژگی، "شانس فرهنگی" کمتر اردوغان در جلب حمایت طبقات بالای مدرن را کم و بیش جبران میکند. در واقع "شانس اقتصادی" اردوغان برای برخورداری از حمایت این طبقات، شانس فرهنگی کمتر او را تا حدی جبران میکند.
در مجموع به نظر میرسد که شکاف طبقاتی در ترکیه چندان به ضرر اردوغان نیست. به ویژه اینکه طی دو دهۀ اخیر موقعیت سرمایهداران مخالف لائیسیته نیز در ترکیه تقویت شده و این به معنای تقویت پایگاه اردوغان در طبقات جدید و بالا است.
شکاف اجتماعی دوم که در واقع ترکیبی از دو شکاف "دین و دولت" و "سنت و تجدد" است، بالقوه به سود اردوغان است.
اکثریت مردم ترکیه مذهبیاند و با لائیسیتۀ آتاتورکی همدلی ندارند و اساسا به قدرت رسیدن اسلامگرایانی چون اردوغان در ترکیه، اقدامی ملی برای تعدیل لائیسیسم حاکم بر ترکیه در سه ربع پایانی قرن بیستم بوده.
اما این تعدیل طی بیست سال اخیر تا حدی صورت گرفته. بنابراین دلیلی ندارد که مذهبیهای ترکیه همیشه به اردوغان رای بدهند. از سوی دیگر، قلیچدار اوغلو با گارد اسلامستیزی وارد رقابت انتخاباتی نشده. او حتی تصریح کرده که علوی است و از این حرف بوی ستیزه با دین و مذهب به مشام نمیرسد.
اما تعدیل شکاف دین و دولت/سنت و تجدد در ترکیه، به معنای غیرفعال شدن این شکاف اجتماعی نیست. اختلافات مربوط به مسجد شدن ایاصوفیه در استانبول، همین سه سال قبل در ترکیه بالا گرفت. بنابراین تعدیل شکاف لائیسیته-اسلامگرایی، فقط تا حدی به سود قلیچدار اوغلو است.
تحلیل آرای مردم ترکیه پس از انتخابات، میزان فعالیت این شکاف اجتماعی را در ترکیۀ امروز به نحو روشنتری نشان خواهد داد. در شرایط فعلی به نظر میرسد که این شکاف اجتماعی همانند مقدار بنزین لازم برای متوقف نشدن حرکت دولت اردوغان است. اما اینکه این مقدار بنزین برای تداوم اسلامگرایی حزب عدالت و توسعه در آیندۀ نه چندان دور هم کافی باشد، جای تردید جدی دارد.
در مجموع باید گفت کارکرد سیاسی دو شکاف اجتماعی فعال در ترکیۀ امروز، یعنی شکاف طبقاتی و شکاف دین و دولت، به سود اردوغان به نظر میرسد. اما نباید فراموش کرد که نتیجۀ انتخابات، تا حدی هم در گرو هوشمندی بازیگران سیاسی است. یعنی گاهی نحوۀ بازی بازیگران سیاسی، ممکن است نتایج محتمل از "وضعیتی ساختاری" را تغییر دهد.
وضعیتی که بالقوه به سود اردوغان است، ممکن است در اثر بد بازی کردن او، که عمدتا در انحصارطلبیاش متجلی میشود، به ضررش تمام شود. همچنین نقش بازیگران بینالمللی را هم نباید فراموش کرد. ایالات متحدۀ آمریکا آشکارا طرفدار پیروزی قلیچدار اوغلو در این انتخابات است. پوتین هم اردوغان را ترجیح میدهد. اینکه جامعۀ ترکیه در شرایط فعلی چه تاثیری در قبال این ترجیحات برونمرزی میگیرد، معلوم نیست؛ ولی بعید است حمایتهای بینالمللی به کلی بر رای مردم ترکیه بیتاثیر باشد.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۳۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش جاده ابریشم ترکیه در معادلات خاورمیانه/ اردوغان پروژه آمریکا را دور زد؟
به گزارش خبرآنلاین، پایگاه خبری "وستیکاوکازا" روسیه در تحلیلی نوشت: در حالی که جو بایدن به چگونگی کاهش تنش ها در نوار غزه فکر می کرد و ایران در حال بررسی راه هایی برای پاسخ به تلافی جویانه اسرائیل بود، رئیس جمهور ترکیه درگیر سیاست خارجی سازنده تری بود. او در این حین به عراق سفر کرد و با نخست وزیر این کشور یعنی محمد شیاع السودانی دیدار و گفتگو کرد.
سفر رجب طیب اردوغان به بغداد، یک سفر تاریخی بود. رهبر ترکیه برای اولین بار در ۱۳ سال گذشته پا به خاک عراق گذاشت. گفتگوها با السودانی، نخستوزیر و عبداللطیف رشید، رئیس جمهور عراق، با هدف تقویت همکاری بین عراق و ترکیه در مسائل سیاسی، اقتصاد و امنیت انجام شد.
اردوغان با رفتن به عراق قصد داشت دو مشکل خاص را حل کند. اولین مورد مبارزه با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) بود. رئیس جمهور ترکیه در بغداد تصریح کرد که کشورش حضور کانون تروریسم در مرزهای خود را، چه در سوریه و چه در عراق، تحمل نخواهد کرد. وی با ابراز امیدواری از مشارکت بغداد در مبارزه با (پ.ک.ک) گفت: عراق باید از همه اشکال تروریسم پاک شود.
اردوغان برای نشان دادن عزم خود دستور بمباران گسترده مواضع (پ.ک.ک) در شمال عراق را صادر کرد. روزنامه حریت نوشت که به زودی نیروهای مسلح ترکیه عملیات زمینی جامع علیه شبه نظامیان را انجام خواهند داد. همچنین، ترکیه و عراق قصد دارند یک مرکز عملیاتی برای مبارزه با شبه نظامیان در عمق ۳۰ تا ۴۰ کیلومتری مرز ترکیه و عراق ایجاد کنند. تمایل دولت عراق برای همکاری با ترکیه با توجه به اینکه بغداد در گذشته اغلب آنکارا را به نقض تمامیت ارضی عراق متهم کرده است، گامی بزرگ در این مسیر است.
هر دو کشور باید مشکل (پ.ک.ک) را حل کنند تا کار دوم و مهمتر ضورت پذیرد. در واقع، پیگیری پروژه «راه توسعه»، کریدور حمل و نقلی که استانهای شرقی ترکیه را از طریق خاک عراق به خلیج فارس متصل میکند که همین مساله، دلیل اصلی سفر اردوغان به بغداد شد.
اردوغان و السودانی تفاهمنامه همکاری میان عراق، ترکی ، قطر و امارات را امضا کردند. این پروژه شامل ۱۲۰۰ کیلومتر راه آهن و بزرگراه است. هزینه آن ۱۷ میلیارد دلار تخمین زده شده است. پس از اجرای این کریدور، سالانه تا ۴ میلیارد دلار سود به دست میآید و بیش از ۱۰۰ هزار شغل را فراهم میکند. مشارکت امارات و قطر بسیار مهم است زیرا عراق و ترکیه نیاز به جذب سرمایه گذاری خارجی دارند. این امکان وجود دارد که سرمایه گذاران چینی در مرحله اجرا به این پروژه بپیوندند. قطر در حال حاضر متحد ترکیه است و دخالت امارات به لطف عادی سازی روابط با ترکیه در سفرهای متقابل رهبران دو کشور به آنکارا و ابوظبی امکان پذیر شده است.
جالب اینجاست که تا همین اواخر یک پروژه بزرگ دیگر به نام IMEC (کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا ) وجود داشت. این پروژه قرار بود هند را از طریق خاک کشورهای عربی خلیج فارس و اردن به اسرائیل متصل کند. آمریکا نیز حمایت خود را از این طرح اعلام کرد. با این حال، به دلیل آغاز جنگ در غزه، روابط اسرائیل ـ آمریکا با کشورهای عربی به شدت تضعیف شده است. چشم انداز به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان سعودی مبهم است و اردن و امارات تماسهای خود با تل آویو را معلق کردهاند. علاوه بر این، به دلیل حملات انصارااله یمن، ایمنی ناوبری در اقیانوس هند مختل شده است. به نوعی میتوان گفت که جاده ابریشم ترکیه در حال تبدیل شدن به یک جایگزین برای پروژه آمریکایی ـ هندی است.
اجرای راه توسعه نه تنها به سرمایه گذاریهای چند میلیارد دلاری بلکه به ثبات در عراق نیز نیاز خواهد داشت. دولت بغداد میداند که مقابله با تهدید (پ.ک.ک) به تنهایی غیرممکن است اما در عین حال عملیات ارتش ترکیه در عراق با محکومیت بغداد و دیگر کشورهای عربی مواجه بود. در پیش بینی سود اقتصادی بزرگ مورد نیاز ترکیه و عراق که هنوز از مداخله آمریکا و تسلط سازمانهای تروریستی در امان نیست، دو کشور در نهایت تلاشهای خود را برای از بین بردن ساختارهای تجزیهطلبانه که توسط (پ.ک.ک) نمایندگی میشود، هماهنگ خواهند کرد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901539